گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.
گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.

یک بیماری وحشتناک!!!!



نمیدانم در اطرافتان آدم هایی از این دست دیده اید یا نه ؟و یا در موردشان شنیده اید؟ امیدوارم که هیچ وقت پرتان به پرشان نخورد که تحمل کردنشان یکی از سخت ترین کارهای دنیاست حتی سخت تر از کار در معدن!!!!! 


کدام آدم ها؟!!!!

 آدمهایی که نمی توانند به دیگران محبت کنند یعنی اصلا بلد نیستند.و یا شاید آداب معاشرت نمی دانند.

 مثلا اگر نزدیکترین کسشان هم باشی و چند وقت از تو بی خبر باشند حاضرند جانشان را بدهند ولی زنگ نزنند حال تو را بپرسند و یا سراغت را از کسی بگیرند و بدتر از آن این که اگر تو را به طوراتفاقی دیدند آنچنان با تو گرم و صمیمی رفتار میکنند که دوست داری  سرت را به دیوار بکوبی و یاهمان لحظه دو تا شاخ روی سرت در بیاید تا شدت تعجبت را ببینند!!!!.....

این آدمها را معمولا در جلسات ختم و عزا می بینی و به ندرت در مراسم شادی مردم شرکت میکنند و به نظر منتظر مردن و یا بیمار شدن اطرافیانشان هستند....


و اگر جرأت کنید وعلت کم لطفی شان را بپرسید پشیمان هم میشوید چون آنقدر دلیل و بهانه می آورند و از مشکلاتشان میگویند تا اشکت را در می آورند و تازه بدهکارشان هم میشوی!!! 


این آدمها معمولا دوست دارند پشت مشکلاتشان قایم شوند و همه دلشان برایشان بسوزد و شاید برای همین است که زندگیشان همیشه پر از مشکلات است...

و اصولا فکر میکنند خداوند همه مخلوقاتش را آفریده تا به آنها خدمت و محبت کنند و آنها وظیفه ای در قبال بقیه ندارند...


بدتر از همه اینها که گفتم این است که این بیماری رفتاری آنها مسری است یعنی بعد از مدتی معاشرت با آنها تو هم مثل آنها میشوی و سعی میکنی رابطه ات را با آنها کم کنی چون محبت کردن یک طرفه را بی نتیجه میدانی و هر چه سعی میکنی به آنها نزدیک شوی آنها از تو دور میشوند چون میترسند قصد و منظوری از این رابطه داشته باشی .


هر چه باب صحبت را باز کنی از خودشان چیزی نمی گویند و دایم از مشکلات زمانه میگویند و دوست دارند از غم وغصه های  خودشان ومردم بگویند چون فکر میکنند اگر در مورد خوشیهای زندگیشان حرف بزنند دیگران آنها را می دزدند چون اصولا آدمهای شکاکی هستند و زمین و زمان را دشمن خود میدانند حتی نزدیکترین کسانشان را ........ 


بنابراین بیشتر از اینکه دیگران را آزار بدهند خودشان از این رفتارشان زجر میکشند.....


خلاصه اگر میخواهید کسی را نفرین کنید یکی از بهترین کارها این است که دعا کنید گیر چنین کسانی بیفتد و یا خودش مبتلا به این مرض شود...... 

نمی دانم راه درمانی برای آن هست یا نه.؟......

                          

        (بدبخت کسی است  که نمی تواند به کسی محبت کند

 و بدبخت تر از آن کسی است که نمی تواند محبت دیگران راببیند.)

                                                                               از جملات قصار خودم!

نظرات 2 + ارسال نظر
ع خدمتی دوشنبه 15 دی‌ماه سال 1393 ساعت 12:45 ب.ظ

دست روی سوژه جالبی نهاده اید.من هم با برخی ازاین اشخاص معاشرت دارم.والبته بتدریج ازشون گریزان میشوم.

حرف ما چهارشنبه 17 دی‌ماه سال 1393 ساعت 10:40 ق.ظ http://harfema.ir

دوست عزیز؛ سلام
مطلب وبلاگ شما با عنوان " یک بیماری وحشتناک ” در سایت حرف ما با آدرس http://harfema.ir/11469 انتشار یافت.
چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.
هدیه حرف ما به شما:
امام کاظم علیه السلام :
ـ عِندَ ما شَکى لَهُ بَعضُهُم إبنَالَهُ ـ : لا تَضرِبْهُ ، واهْجُرْهُ ولا تُطِلْ
امام کاظم علیه السلام ـ به شخصى که از فرزندش شکایت داشت ـ فرمود : او را نزن، بلکه براى مدتى کوتاه با او قهر کن

بحار الأنوار : ج104 ، ص99 ، ح74


یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد