گلی در کویر
به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.
گلی در کویر
به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.درباره من
دل نوشته هایم را در اینجا می آورم و هر آنچه از ذهنم باید خالی شود تا درگیری فکرم کمتر شود هر چند ممکن است به درد هیچ کس،نخورد .
درضمن ایمیل فعال نیست اگر نظری دارید در بخش نظرات وبلاگ بنویسید .
ضمنا تبلیغات وبلاگ از طرف بلاگ اسکای است و من نقشی در تایید یا رد آن ندارم.
ادامه...
امتحان کنید ...
بالاخره جمعه شب مراسم عروسی فامیل ما به خیر و خوشی تمام شد ....
ان شاءالله همه جوانها خوشبخت و عاقبت به خیر شوند .
ولی من واقعا فلسفه این همه سرو صدا و آهنگ های گوش خراش در مراسم عروسی های امروزی که مد شده است را نمیفهمم ، سه چهار ساعت مجبوری این همه سر و صدا را تحمل کنی به طوری که صدا به صدا نمی رسد و باید با بغل دستی ات به حالت فریاد صحبت کنی ....
وقتی آخر شب از مراسم برگشتیم آنقدر از نظر روحی و جسمی خسته بودم که فقط دلم میخواست بخوابم تا چشم و گوشم استراحت کند ....
برعکس دیشب که برای مراسم اول محرم به جلسه روضه رفتیم شاید به همان اندازه سر و صدا بود ،ولی وقتی بر گشتم خانه ، آنقدر انرژی گرفته بودم که تازه شروع کردم به نظافت خانه و جمع و جور کردن ، مطمئنا خیلی از شما با نظر من موافقید، ولی اگر قبول ندارید امتحانش مجانی ست ، دو ماه فرصت دارید تا بفهمید مجلس عزای امام حسین به آدم انرژی روحی عجیبی میدهد که با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست .
من و یک لباس پاره ...
مدتی است تلاش میکنم تا خیاطی یاد بگیرم ، کار سختی ست ولی لذت بخش است مخصوصا وقتی نتیجه کارت را ببینی .... برای مراسم عروسی که در پیش داریم تصمیم گرفتم لباس دخترم را که برایش تنگ شده بود درست کنم ، پارچه نسبتا گرانی خریدم ، با کلی زحمت الگو کشیدم ، با وسواس زیاد پارچه را برش زدم ، کوک زدم و آماده پرو کردم راستش را بخواهید کمی به خودم امیدوار شدم ، تلفن زنگ زد .... داشتم تلفن را جواب میدادم که متوجه شدم ،پسر کوچولوی بلای من قیچی را برداشته و لباس را پاره میکند .... نمی دانستم پشت تلفن چه کنم ، دلم میخواست جیغ بزنم ولی،با کسی که صحبت میکردم رودربایستی داشتم ...
تلفنم که تمام شد ، نشستم و با حسرت تمام به لباس پاره شده و زحمت های چند ساعته هدر رفته ام فکر میکردم ....
کافی بود موقع جواب دادن تلفن قیچی را بر می داشتم .....
این حکایت بسیاری از کارهای ما در دنیاست که مدتها زحمت می کشیم و با اندکی غفلت تمام آنها نیست و نابود میشود ....
همان چیزی که قرآن « حبط اعمال » می نامد ، من با تمام وجود احساس کردم .
از جمله کارهایی که باعث نابودی کارهای خوب میشود عجب ، غرور ، حسادت و شرک است ....
ذکر علی عبادت است.
« ای مردم ! از علی رو بر نتابید و از او نگریزید و از ولایتش رو بر نگردانید .... او نخستین مؤمن به خدا و رسولش است و کسی در ایمان بر او سبقت نگرفته ...
او از سوی خدا امام است و هرگز خداوند توبه منکر ولایت او را نپذیرد و او را نیامرزد .....
هشدار که من وظیفه خود را ادا کردم ....
هان! که هرگز به جز این برادرم کسی امیر المؤمنین نیست ، که پس از من امارت مؤمنان برای کسی جز او نیست ....
هان ! که خداوند دین را با امامت او کامل کرد ....
هان ای مردم !به درستی که شیطان اغواگر است و آدم را با رشک از بهشت راند ، مبادا شما به علی رشک ورزید که اعمالتان نابود و قدم هایتان لغزان خواهد شد ....
ای مردم بدانید که من رسولم و علی امام و وصی بعد از من است و امامان بعد از او ، فرزندان اویند....
بدرستی که آخرین امام مهدی قائم از ماست ، او بر تمامی ادیان چیره خواهد شد ....»
اینها فرازهایی از خطبه طولانی پیامبر در روز عید غدیر است ، در مظلومیت امیر المؤمنین همین بس که بسیاری از ما به عنوان شیعه او ،این خطبه را کامل نخوانده ایم ؟ و یا به جز عبارت «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» از آن چیز دیگری نشنیده ایم .....
کمک کنید لطفا ...
دوستان ، جدیدا ، در بخش نظرات یک سایت تبلیغاتی باز میشود و نمیدانم چه طور باید آن را حذف کنم ، لطفا هر کس میداند راهنمایی کند .
خواستم ثواب کنم ، کباب شدم ....
تا حالا برایم چنین اتفاقی نیفتاده بود که با تمام وجود این ضرب المثل را درک کنم به طوری که بوی کباب شدنم را همه نزدیکانم فهمیدند .
چند روز پیش برای عزیزی ، وسیله ای که به گمانم نیاز داشت خریدم ، حالا به هر دلیلی خوشش نیامد و به جای تشکر ، دا یم از آن عیب و ایراد گرفت .... راستش خیلی تحمل کردم ولی بالاخره صبرم تمام شد و ناراحت شدم و گفتم آنچه نباید می گفتم ....
که دندان اسب پیشکش را نباید شمرد و غیره ....
طرف از دستم خیلی ناراحت شد و اسب را قبول نکرد و شد آنچه نباید بشود ....
هر چه تلاش کردم تا عذر خواهی مرا بپذیرد ، فایده نداشت و آب ریخته به جوی برنگشت و جای بدهکار و طلبکار عوض شد ....
و حالا من مانده ام و بوی کباب شدنم و یک دل سوخته ....
راستش را بخواهید هنوز هم مانده ام عیب از کجا بود؟ ، از دلسوزی و محبت نابجایم؟ یا از کم صبری و کم طاقتی و حاضر جوابیم ؟
به این نتیجه رسیدم کار خیر کردن هم ظرفیت میخواهد یا نباید اصلا کار خیر کرد یا اگر کردیم نه تنها نباید توقع تشکر داشته باشیم بلکه باید انتظار و تحمل هر چیز دیگری را هم داشته باشیم ...
زنوناوین!!!
چرا با وجودی که همه به خشکسالی و کمبود آب در چند سال آینده اشاره میکردند ، امسال سیل آمد و همه چیز را آب برداشت و با وجود این همه بارندگی باز صحبت از کم آبی و خشکسالی ست ؟
#زنوناوین.
چرا با وجودی که همه چیز هر روز گران تر میشود ولی ریخت و پاش مردم هم هر روز بیشتر میشود ؟
# زنوناوین.
چرا مردم با وجودی که دیدند دولت تدبیر و امید در چهار سال اول هیچ کاری انجام ندا د ، دوباره به آنها رای دادند و حاضر نشدند قبول کنند شاید دولت دیگری بتواند کاری انجام دهد ؟
#زنوناوین!
چرا هر وقت رئیس جمهور قرار است سخنرانی کند تن و بدن بعضیها می لرزد که دوباره چه سوتی جدیدی خواهد داد تا اسباب تفریح و خنده و جوک های جدید شود ؟
#زنوناوین .
چرا با وجود دشمنی های علنی آمریکا علیه ملت ما که نمونه بارز آن قضیه برجام است ، باز خیلی ها حرف از توهم توطئه میزنند ؟
#زنوناوین!
چرا با وجودی که در قضیه برجام ، بیشتر کارشناسان هم می گویند دستاوردی نداشتیم ،باز دولت مدعی ست پیروز شده و از آن با افتخار صحبت میکند ؟
#زنوناوین!
سالروز تأسف بار ازدواج ما ....
دوازدهم تیر ماه سالروز ازدواج ماست ، البته ما خیلی در گیر و بند این مناسبت ها نیستیم، مثل زوج های قدیمی، ولی این روز را هیچ وقت نمیتوانیم فراموش کنیم چون از چند روز قبل تلویزیون برنامه های مختلفی برای یادآوری این روز نشان میدهد که خوشبختانه باعث خیر شده و ما هم یادمان میاید که در چنین روز تاسف باری ازدواج کردیم ..... که نمی دانیم خوشحال باشیم یا ناراحت؟!
البته که از نظر تاریخی روز خوبی نیست ،روزی که هواپیمای مسافربری ایران توسط ناو آمریکایی منهدم شد و 290 نفر در این حادثه جان دادند ....بیش از صد کودک و زن ....
هیچ آدم عاقلی باور نکرد که این حادثه ، تصادفی یا از روی اشتباه بود ، با آن همه تجهیزات مدرن ناو آمریکایی ، با تفاوتهای فاحشی که بین هواپیمای مسافربری و جنگی وجود دارد .....
نه تنها آمریکا حاضر نشد رسما عذر خواهی کند ، بلکه به مسبب این حادثه مدال شجاعت داد....
وقتی فیلمهای مستند مربوط به این حادثه را میبینم که انگار کارکنان ناو وینسنس برای تفریح و سرگرمی هواپیما را زدند و از کارشان خوشحالی کردند چهره واقعی آمریکایی ها را در ذهنم تجسم میکنم ، همان گانگسترهای هفت تیر کش یاغی گاوچران .....
به گمانم همین یک موضوع برای ملت ما کافی ست که تا همیشه شعار مرگ بر آمریکا را تکرار کنیم .... و با مشت به دهان تمام کسانی بزنیم که مخالف این کار هستند .
هر آنچه دیده بیند ، دل کند یاد .
صحبت از حجاب بود و پوشش ، دوستی میگفت حجاب زورکی ارزش ندارد و باید آزاد شود تا هر کس آن طور که هست ، ظاهر شود ....
من هم تا حدی این نظر را قبول دا رم ولی به این فکر میکردم که چرا حجاب قانون است و در دین اسلام و حتما در سایر ادیان به عنوان یک ارزش است و باید رعایت شود ، رسیدم به این که پایداری خانواده و روابط بین زن و مرد چقدر در ایجاد امنیت روانی جامعه و به تبع آن مسایل اقتصادی ، اجتماعی و حتی سیاسی مهم است ....
جلوه گری ، خود نمایی ، مصرف گرایی ، چشم و همچشمی ، بی وفایی و خیانت ، طلاق ، فرزندان بی سرو سامان و صد ها آسیب دیگر را میتوان پیدا کرد که مستقیم و غیرمستقیم به این مقوله ارتباط پیدا میکند .
هر کس با رفتار نادرستش ، حتی ناخواسته سبب از هم پاشیدن زندگی خانوادگی افراد شود ، به طور حتم ، به دلیل همان قانون جذب ، اثرات منفی آن را در زندگی خودش خواهد دید ....
به نظر من یکی از عوامل مهم بدحجابی و جلوه گری خانم ها ، مردها هستند ... خانمی که به اندازه کافی از طرف پدر و همسرش و حتی برادرش مورد توجه ، محبت و احترام قرار بگیرد هیچ نیازی به این همه جلوه گری و نمایشگری ندارد ....
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل .
چرا اینهمه لعن و نفرین ؟
یکی میگفت ، اسلام دین محبت و پیامبر ما رحمت للعالمین است و در قرآن ، آیه ای با این مضمون آمده که «نباید به مقدسات دیگران توهین کنید تا به مقدسات شما توهین نکنند» پس چرا این همه شعار مرگ بر فلانی سر میدهیم ؟ یا چرا در زیارت عاشورا این همه لعن و نفرین آمده است؟ ...
گفتم اگر کمی فکر میکردید جوابتان را پیدا میکردید ... اول اینکه شمر و یزید و معاویه جزء مقدسات کدام فرقه یا دین هستند یا فرعون و نمرود ...همه اینها نمونه ای از انسانهای گمراه و ظالم و مشرکی هستند که به هیچ آیین و مذهبی اعتقاد نداشتند .... در همان قرآن آیات زیادی در مورد لعن و نفرین آمده مثل آیه مباهله یا سوره مسد .... و یا مگر پیامبر ما این همه جنگ با مشرکان زمان خودش انجام نداد؟
اصلا محبت بدون بغض و نفرت معنا ندارد مانند دو قطب مخالف یک آهن ربا .
در ثانی اگر ما امروز عده ای را لعن و نفرین میکنیم چون به قول معروف شمشیر را از رو بسته اند و دشمنی شان را به ما ثابت کرده اند علنا به پیامبر ما توهین میکنند ، قرآن را آتش میزنند ، از کسانی که به مقدسات ما توهین میکنند ، حمایت میکنند ، در هر گوشه ای از دنیا که عده ای مسلمان زندگی میکنند جنگ و نا امنی و غارت به پا میکنند ، با این اوصاف ما چاره ای جز دفاع و مقابله به مثل داریم ؟ ...و به نظر شما اگر از موضع ضعف و تسلیم و مدارا و محبت برخورد کنیم اوضاع بهتر میشود ؟
پیشنهادهای خواهرانه ...
این پست را در پاسخ به نظر یکی از دوستان نوشتم ... صلاح ندیدم نظرشان را درج کنم ....
اول این که بنده روانشناس نیستم و شما بهتر است برای درمان مشکلات خود به روانپزشک خودتان و یا مشاورین متعهد مراجعه کنید ....
دوم این که من هیچ وقت نمیتوانم آدم هایی مثل شما را متاسفانه درک کنم ، که به خاطر شکست در یک عشق آتشین که معلوم نیست اگر به وصال هم برسد قابل تحمل باشد ، زندگی شان را نابود میکنند و در سن جوانی از همه چیز و همه کس نا امید میشوند ....
و اما راه حل هایی که به عقل ناقص من با توجه به تجربیاتی که در زمان کار در کلینیک های روانپزشکی داشته ام میرسد این است :
اول این که دارو هایتان را اصلا قطع نکنید و مدام تحت نظر پزشکان خود باشید ..
دوم این که رابطه تان را با خداوند بیشتر کنید مخصوصا حالا که ماه رمضان است ، گاهی وضو بگیرید ، رو به قبله بنشینید ، دو رکعت نماز بخوانید و دعا کنید خودش اوضاع زندگیتان را سامان دهد ...
گاهی یک صفحه قرآن با معنی بخوانید .... به مسجد و زیارتگاه ها زیاد بروید و از فضای معنوی آنجا انرژی بگیرید .....
با آدم های درست و حسابی رفت و آمد کنید ... تا میتوانید بیکار نباشید ، سرتان را با کارهای مفید پر کنید تا افکار منفی کمتر به سراغتان بیاید ..
فضاهای مجازی ، افکارتان را بیشتر پریشان میکند ، کمتر به آن بپردازید ...
اینها که گفتم نصیحت نیست ، امتحان کنید اگر فایده نداشت مطمئن باشید ضرر ندارد... خدا کمکتان میکند ، شک نکنید ....
شب های قدر در پیش است ، فرصت را غنیمت بدانید ، برای ما هم دعا کنید ما هم برای شما دعا میکنیم .....