ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
نمیدانم چرا مدتی ست نوشتنم نمی آید .راستش را بخواهید خیلی دلم گرفته ....امسال چهل سالم تمام شد و من هنوز اندر خم یک کوچه ام ... چهل سال یک عمر است ، برای افرادی مثل من که اسفند به دنیا آمده اند ، تمام شدن سال معنای دیگری دارد ، یک سال گذشت و چه زود گذشت ، انگار همین دیروز عید بود .... به گمانم وقتی آدم از چهل سال رد میشود ، واقعا احساس پختگی یا بهتر بگویم ، پیری به او دست میدهد ...
استادی داشتیم که معتقد بود همه آدم ها در چهل سالگی مبعوث میشوند د رست مثل پیامبران و به رسالت و علت خلقتشان پی میبرند ، برخی آن را جدی میگیرند و به رسالتشان عمل میکنند و درصد زیادی با بی توجهی از کنار آن رد میشوند و همچنان مشغول روزمرگی میشوند تا زندگی شان تمام شود ... همه غصه من هم همین است که چهل سالم بگذرد و باز چیزی نفهمم و غرق در روزمرگی ها گم شوم .