امروز رفتم فروشگاه هفت یک جنسی خریدم که قیمت تولید کننده روی آن نوشته بود دوازده هزار تومان.. . وقتی فاکتور را نگاه کردم. قیمت جنس را بیست و یک هزار تومن حساب کرده بود. یعنی بیش از پنجاه درصد سود. ...
وقتی علت را پرسیدم با دلایل کاملا غیر منطقی فروشنده مواجه شدم. که مالیات بر ارزش افزوده و ال و بل و بعد گفت طبق بخشنامه جدید ما میتوانیم تا سه برابر قیمت روی جنس گران تر بفروشیم.
جنس را پس دادم. و گفتم خواهشا قیمت اجناس را زیر آن نصب کنید تا ما بدانیم قیمت مصرف کننده چقدر است.
برگشتم خانه و برای دل خوش کردن خودم با تعزیرات تماس گرفتم و در سایت شکایتم را عنوان کردم. بعید میدانم ترتیب اثری داده شود ولی شاید اگر هر کس شاهد گران فروشی باشد ،. همان موقع به فروشنده اعتراض کند و. دلیلش را بپرسد و بعد به تعزیرات شکایت کند، دیگر کمتر شاهد سؤ استفاده افراد سود جو در این شرایط خواهیم بود.
تک تک ما در بهتر شدن شرایط اقتصادی جامعه مسئول هستیم. اگر مدتی صبر کنیم،. قانع باشیم ، کمتر اسراف کنیم و با گران فروشی های غیر منطقی بعضی از مغازه داران برخورد کنیم، ان شاء الله با برنامه های اقتصادی دولت ، از این شرایط بحرانی که تمام دنیا با آن درگیر هستند عبور خواهیم کرد...
امسال بعد از دو سال، یا بهتر بگویم پانزده سال انتظار ، ان شاء الله عازم سفر حج تمتع خواهیم شد.
پانزده سال پیش ثبت نام کردیم دو سال پیش اسم مان در آمد و متأسفانه به علت شیوع کرونا، مراسم حج تعطیل شد و امسال قرار است اگر خدا بخواهد و زنده باشیم راهی شویم.
من از همین الان قلبم تند تند میزند و گاهی فکر میکنم روی پاهایم بند نمیشوم.... یک احساس شوق و ذوق عجیب همراه استرس و اضطراب...و ترس از این که بروم و بی هیچ تغییری برگردم.
بعضی ها معتقدند چنین سفر پرهزینه ای به کشوری مثل عربستان که دشمن شیعیان هستند اشتباه است.
چه کنیم که خداوند خانه اش را در آن سرزمین گذاشته و حجش را واجب کرده... حتما صلاح و حکمتی در آن هست.
مرد دنیا دیده ای که در سفر کربلا باما همسفر بود میگفت.. «کشورهای زیادی سفر کرده ام ولی هیچ سفری به انداره کربلا و مکه از نظر هزینه به صرفه نیست.»
طرف چند روز به قشم و کیش و یا با تور به اروپا میرود بیش از پنجاه میلیون خرج میکند به جز سوغات و خرید...
ولی نوبت به سفر واجب حج که میشود ، معتقدند که اسراف است و باید به نیازمندان کمک کرد.
آن هم سر جای خودش... حج هم مثل خمس و زکات واجب است. دعا کنیم با معرفت انجام دهیم و با نیت درست و سالم.
یکی دوست دارد پولش را در سفر به ترکیه و اروپا خرج کند، یکی هم مثل ما دیوانه است و دوست دارد با پولش به کربلا و مکه برود.
همسر من به سبب شغلش به کشورهای زیادی سفر کرده، فرانسه، چین، روسیه، کره، بلاروس ولی میگوید تنها جایی که دوست دارد،بارها به آن سفر کند مکه و کربلاست.
ان شاء الله هر کس آرزوی هر سفری را که دارد خدا قسمتش کند.
چهره جدی، مصمم و کاریزماتیک نادر طالب زاده
که هرگاه با زبان انگلیسی با تسلط صحبت میکرد ، احساس ارادتم به او بیشتر میشد ، را هیچ وقت فراموش نمیکنم.
اگرچه او را از نزدیک ندیدم. ولی احساس شاگردی نسبت به او داشتم.
به جز اجراها و برنامه ها و فیلم هایش و معدودی از کتابهایش، آشنایی بیشتر و نزدیکی با او نداشتم ولی وقتی دیشب خبر وفاتش را شنیدم، بی اختیار اشک ریختم.، احساس کردم آدم بزرگ و نادری از دست مان رفت. اسمش همیشه یادآور مبارزه با اسرائیل و روشنگری جهان اسلام بود.
دشمن هم زیاد داشت چون اصولا آدم های موفق و محبوب همیشه مورد حسادت و دشمنی اطرافیان قرار میگیرند..
نامش را میتوان در کنار دکتر چمران و شهید آوینی و حتی سردار سلیمانی قرار داد . مانند آنها در تمام عمر مشغول مبارزه بود، مبارزه نه با تفنگ که با قلم... نقش مهمی در شناخت ایران به جهانیان و رفع اسلام هراسی و ایران هراسی در دنیا داشت .
کمتر از شهیدنبود... که مداد العلماء افضل من دماءالشهداء....
مدتی است که ماجرای خانواده آقای قالیباف و خرید سیسمونی از ترکیه شده نقل محافل سیاسی و اجتماعی... هم در فضای مجازی و هم حقیقی.
یک عده که کلا چشمشان را مطابق معمول روی تمام خدمات جناب قالیباف بسته و تمام مدیریت ایشان را زیر سوال برده و مدعی هستند کار خانواده ایشان غلط بوده و در این شرایط اقتصادی جامعه و با شعار های مدیران ارشد مبنی بر حمایت از تولید ملی، کاملا اشتباه بوده و اگرچه ظاهرا بنا بر سخنان پسر آقای قالیباف خود ایشان مخالف سفر خانواده بودند، ولی نه تنها از گناهشان کم نمیکند بلکه عذر بدتر از گناه است و او که نمیتواند خانواده خودش را مدیریت کند بی جا کرده بر مردم و مجلس ریاست میکند. و چه و چه و چه....
عده ای هم که مثل همیشه شده اند کاسه داغ تر از آش ، و با وجودی که پسر قالیباف عذر خواهی کرده و کارشان را اشتباه نابخشودنی توصیف کرده، معتقدند هیچ کار اشتباهی صورت نگرفته و با صغرا، کبرا چیدن در صدد ماست مالی کردن و قضیه را توطئه ای از سوی دشمنان آقای قالیباف و حتی نظام و مملکت جلوه میدهند.
ولی من به شخصه هر چند دوست ندارم در مورد این قضیه چون اطلاعات ت موثقی ندارم و از چند و چون آن هم به طور کامل خبر ندارم، قضاوت کنم ولی به شخصه کار خانواده آقای قالیباف را اشتباه میدانم... شاید این کار از طرف هر خانواده متمول دیگری که از مسئولین درجه یک کشور نبود باز هم به نظر من اشتباه است ولی از طرف آنها اشتباه مضاعف است و هیچ توجیه منطقی ندارد و شاید به همین دلیل هنوز شخص آقای قالیباف سکوت کرده، چون جوابی ندارد... و حرف حق تلخ است.
چه لزومی دارد در این شرایط اقتصادی و با وجودی که در همین تهران اجناس و برند های خارجی متنوعی برای خرید در دسترس مردم است خانواده مسئولین که معمولا زیر ذربین مردم ، مخصوصا دشمنان داخلی و خارجی هستند، چنین کار اشتباهی انجام دهند.
آقای قالیباف خودش بهتر میداند که چه کند ولی بعد از یک توبیخ جدی خانواده باید یک عذر خواهی اساسی هم از ملت انجام دهد....تا درس عبرتی شود بر ای سایر مسئولین.
یک روز دیگر به پایان ماه پرخیر و برکت ماه رمضان باقی مانده است. خدا رو شکر که امسال هم زنده بودیم و سالم و توانستیم روزه بگیریم.
من به شخصه در ایام ماه مبارک دوست ندارم خیلی از منزل خارج شوم مگر برای کار ضروری ولی متاسفانه دیده و شنیده ام که روزه خوا ری در ملا ءعام، قبحش ریخته..
چند روز پیش که برای خرید به یک پاساژ رفته بودم، دیدم که دربعضی از مغازه ها فروشندگان جوان و به ظاهر سالم مشغول ناهار خوردن بودند، میخواستم به آنها بگویم، قدر سلامتی خودتان را بدانید و لا اقل به حرمت این ماه و روزه داران به طور آشکار، روزه خواری نکنید.
، زمانی که در بیمارستان فیروزگر دوره کارورزی خودم را میگذراندم، یکی از مراجعین من خانم جوانی بود که بیماری اسکلردرومی داشت. و به دلیل عوارض شدید بیماری و داروهایی که میخورد نمیتوانست روزه بگیرد. یک روز که ماه رمضان هم بود به من گفت، جوانتر که بودم دعا میکردم یک بیماری بگیرم تا هیچ وقت نتوانم روزه بگیرم و از قضا چند ماه بعد به این بیماری مبتلا شدم و چند سالی هست که نمیتوانم روزه بگیرم. و با سختیهای طاقت فرسای این بیماری دست و پنجه نرم میکنم و حاضرم دوباره سالم شوم و همیشه و هر روز سال روزه بگیرم.
میخواستم این تجربه را با تمام کسانی که مشغول روزه خواری هستند در میان بگذارم. ولی حیف که روی چنین کاری را نداشتم و میترسیدم با عتاب و پرخاش آنها مواجه شوم و در این مواقع هست که واقعا میفهمم یکی از سخت ترین واجبات الهی ، امر به معروف و نهی از منکر است.
و شاید به این دلیل است که در احادیث داریم که تفاوت افرادی که به این واجب الهی عمل میکنند با سایر افراد مثل تفاوت پیامبران با مردم عادی است.