ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
به نظر من اگر بچه هامون از کرونا جان سالم به در ببرند، حتما به مشکلات شنوایی، بینایی یا مشکلات روانی دچار خواهند شد .
قوز در آوردن و کج و کور شدن دست و گردن و کمرشان هم که حتمی است.... البته اگر مراقب نباشیم.
خواهشا خیلی مراقب میزان استفاده آنها از موبایل و یا کامپیوتر باشید.
وقتی کلاس مجازی شان تمام شد مجبورشان کنید کمی قدم بزنند یا روی زمین بخوابند و حرکات کششی دست و کمر و گردن را انجام بدهند.
موقع استفاده از موبایل سعی کنند در حالت مناسب و حدالمقدور پشت یک میز تحریر زمینی بنشینند.
چشم هایشان را در حین کار چند باربچرخانند و دائم خیره نباشند و گاهی چند ثانیه به نقطه ی دوری نگاه کنند،
حد الامکان از هندس فری کمتر استفاده کنند.
بعد از تمام شدن کلاس، چند ساعتی از موبایل دورشوند و اینترنت را قطع کنید تا اثرات امواج موبایل کمتر شود.
و مراقب گشت و گذار های آنها در فضای مجازی باشید، مخصوصا بچه های ابتدایی و سعی کنید خودتان موقع کلاس در کنارشان باشید....
خلاصه این که خیلی مواظب باشیم از چاله در نیاییم به چاه بیفتیم.
با این کلاس های مجازی، خانواده ما دچار یک چالش جدید شده است....
دختر بزرگم با خودش خیلی درگیر شده است و میخواهد بداند که آیا تقلب کردن در سر امتحان مجازی که معلم ها خودشان میدانند بچه ها میتوانند و تقریبا همه تقلب میکنند کار درستی است یا نه؟!
و بعضی از آنها با علم به این موضوع ، امتحان را سخت تر و با زمان کمتر برگزار میکنند و عملا اگر کسی تقلب نکند کلاه گشادی سرش میرود و چون همه این کار را انجام میدهند بدتر از بد میشود، چون بقیه میگویند چقدر تنبل بوده که با وجود تقلب نتوانسته نمره خوبی بیاورد....
و کسی مثل دختر من که فکر میکند تقلب کردن کلاه سر معلم و خودش گذاشتن است و وجدانش او را اذیت میکند، به ظاهر کلاه گشادی سرش میرود...
این حکایت زندگی خیلی از ما آدم ها ست، که گاهی با انواع لطائف الحیل، مثل دروغ، دزدی، رشوه و ربا و ریا فکر میکنیم چقدر زرنگی میکنیم و در زندگی نمره قبولی بالا می آوریم، غافل از این که خودمان میدانیم چند مرده حلاجیم و نتیجه ای که به دستمان آمده محصول تقلبی است که کرده ایم و دیر یا زود نتیجه واقعی را خواهیم دید....
این کلاس های مجازی، اگر برای آموزش بچه ها چندان موثر نیست به گمانم در تربیت اخلاقی آنها میتواند تاثیر زیادی داشته باشد.
یک هفته مانده به اربعین.... نمیدانم در دل افرادی که چند سالی بود که این موقع در راه کربلا بودند چه میگذرد؟ حتی من که هنوز توفیق نداشته ام اربعین بروم و همیشه از راه دور و پای تلویزیون ، با پای دل، پا به پای آنها میرفتم... دلم آشوب است و هنوز باور نمیکنم که ایرانی ها نمیتوانند بروند...
با این که درست نمیدانم و نمیفهمم ولی عقل ناقص و دل سیاه من حکم میکند که حتما کفران نعمتی کردیم که این بلا به سرمان آمده است...
گاهی فکر میکنم اگر ما مسجد و امامزاده ها و زیارتگاه ها و حتی قبرستانها را نداشتیم چگونه میتوانستیم زندگی کنیم.؟...
اصلا آنها که اعتقادی به این ها ندارند وقتی دلشان میگیرد چه میکنند.؟!... درست است که خداوند در دل ماست و هر لحظه و هر کجا میتوانیم با او ارتباط برقرار کنیم ولی قبول کنید آرامش و معنویت و نورانیتی که اماکن مذهبی دارند، چیز دیگری است...
از ته دل دعا کنیم هر چه زودتر این بلا از سرمردم دنیا رفع شود بلایی که با دستان خودمان درست کردیم....
من که واقعا دلم برای دور همی های خانوادگی، بغل کردن و دست دادن با دوستان و آشنایان و بوسیدن عزیزانم تنگ شده... دلم برای شلوغی حرم امام رضا تنگ شده... دلم برای هوای گرم کربلا تنگ شده.... دلم برای گوشه خلوت خانه پدری مان در حرم امام علی تنگ شده... دلم برای همه چیزهایی که داشتیم و قدرشان را نداشتیم تنگ شده.....