ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
به نظرم اصفهون یا هر جای تاریخی رو فقط یک بار باید دید چون دفعه دوم دیگه اون جذابیت اول رو براتون نداره ...( با لهجه اصفهونی بخونید )
و نکته بعد اینکه «بریونی» اصفهان رو هم فقط باید یک بار خورد چون بدونید چیه و یک بارخورده باشید چون اصلا به نظر من غذای جذابی نیست که بخواهید دوباره سفارش بدید و امتحان کنید ...نه ظاهر جذابی دارد نه طعم خاصی ...و نسبت به قیمتش اصلا نمی ارزد...
البته به اصفهانیها برنخورد ها ...این نظرمنه و نظر همسر و بچه هام ...
شاید نظر بقیه چیز دیگه ای باشه.
خلاصه این که توی همون رستوران تاریک و قدیمی توی بازارچه بریونی رو سفارش دادیم و به زور به زور تا تهش خوردیم .پسرم که خودش سفارش داده بود یک پرس کامل خورد و من و همسرم یک پرس به زور با هم خوردیم و خودمون رو با آبگوشتاش سیر کردیم ، این وسط فقط دخترم که براش کباب سفارش دادیم از خوردنش لذت برد ...
بعد از چند ساعت که گذشت پسرم هم اعتراف کرد که به زور غذا رو خوردس چون به اصرار خودش بودس نخواسته ضایع بشد .
یاد چند وقت پیش افتادم که به اصرارش یک ( آووکادو ) خریدیم .، آقای فروشنده گفت الان سبزس و نرسیدس و باید بذارید کنار یه سیب چند روز بموند تا برسد ما هم همین کارو کردیم ولی فکر کنم زود قاچ زدیم وقتی باز کردیم مزه کلم یا به قول دخترم پوست هندونه میداد ...و اصلا نتونستیم بخوریم ...۱۵۰تومن رو ریختم دور ....
بعد از خوردن بریونی یا د ( آووکادو ) افتادم .میتونستیم با اون پول ، چهار تا پیتزای مشتی یا چهار دست چلو جوجه سفارش بدیم و سیر بشیم به جای ( یه کف دست شش گوسفند , با نصف نون سنگک .!!!) بدون هیچ دورچینی به قول پسرم چقده بی سلیقه بودن ،تازه رستورانی بود که بریونی هاش تو اصفهون معروف بود .
بقیه سفرمون هم دیگه چیز قابل ذکری ندارد به جز این که رفتیم سی و سه پل و روی رودخونه بی آب و خشک زاینده رود قدم زدیم ،همین .
رفتیم منارجنبان هم بسته بود ،دیکه خسته شدیم برگشتیم کاشون.