دل نوشته هایم را در اینجا می آورم و هر آنچه از ذهنم باید خالی شود تا درگیری فکرم کمتر شود هر چند ممکن است به درد هیچ کس،نخورد .
درضمن ایمیل فعال نیست اگر نظری دارید در بخش نظرات وبلاگ بنویسید .
ضمنا تبلیغات وبلاگ از طرف بلاگ اسکای است و من نقشی در تایید یا رد آن ندارم.
ادامه...
اندر احوالات گاوان نه من شیرده میگفتیم که علت چیست و راه حل کدام است؟
قضیه این بود که ما زنان پس از یک روز پر از تلاش وخستگی ناشی از ان اگراندکی با بی توجهی وبی مهری همسرانمان نظیر چند ثانیه دیر امدن ویا پاسخ ندادن به همراهشمواجه شویم
طاقتمان طاق شده و او را علت تمام بدبختیهایخودمان وجهان هستی دانستهو حتی دلیلالودگی هوای تهران وگرمای بالای 40 درجه بیدگل را ناشی از بی توجهی او به زحمات خودمان دانسته و در نتیجه با تمام قدرت دو پا داریم دو پای دیگر قرض کرده لگد میکوبیم به ظرف شیری که با زحمتدوشیده ایم یا بهتر بگویم از ما دوشانده اند و ان را مقابل چشمان همه نقش بر زمین میکنیم.
و ناپخته از کوره در میرویموهرچه بد و بیراه است نثار زمین وزمانمیکنیم که" نمیدانم چه گناهی به در گاه ایزد یکتا مرتکب شده ام که نصیب گرگ بیابانی چون تو شده ام."
علت اصلی این مساله این است که بسیاری از ماخانمهای محترمه هنوز اداب سخن گفتن و درد دل کردن و برقراری ارتباط کلامی را نیاموخته ایم وگمان می کنیم با داد و بیداد ودر را به تخته کوبیدن وسطل شیر رابر زمین ریختن می توانیم حرفمان را به
مردا ن از همه جا بی خبر بفهمانیم.. غافل از این که این گونه رفتار های نا بخردانه ما برای رجال بخت برگشته کاملا عادی است
و جالب تر این که به سبب اینرفتار فقط چند روزی افکار ما مشوشخواهد بود که چرا بی دلیل خاطر همایونی را
پریشان نموده ایم
بنابراین راه حل چیست؟
مشکلی که با دستان مبارک خود ایجاد کرده ایم.
راه حل اولقبل از ریختن سطل شیر است....خیلی قبل تر ....یعنی اموزش مهارت هایارتباطیکه البته پیاده کردناین روش گاو نر میخواهد و مردکهن که در تخصص بنده نیست و باید به اهلفن مراجعه نمود.
راه حل دوماندکی قبل از ریختن سطل شیر است وان این است که سپاهی از رفتارها و اعمال شایسته همسر گرامی را در ذهنمان صفنمودهودر برابر سپاهی از رفتارهای ناشایست او که احتمالا شیطان زحمت لشگر کشی ان را به عهده میگیرد برای مبارزه قرار دهیم وببینیم که سطل شیر واژگون خواهد شد یا خیر؟............
راه حل سومکه معمولا پس از شکست از لشکریان شیطان و پس از
ریختن شیر است ... بهتر است چند روز بعد که ابها از اسیاب افتاد به مرحله اجرا در اید.
این مرحله بعد از تجزیه و تحلیلموارد زیر باید اجرا شود:
-به خاطر اوردن مشکلات ظاهری و اخلاقی خودمان مانند بینی بزرگ و یا حسادت به جاری و........که همسرمان تحمل نموده و به روی مبارک نیاورده است که دیگ به دیگچه میگوید رویت سیاهست......
-مقایسه او با مردان معتادو بی کار وبی عار و..........و سرمه کردن او وبر چشم کشیدن.
بنابراین یک روز پس از بازگشت او از کار.. به روی خود نیاوریم که چند روز پیش چه کردیم و چه گفتیم... انگار اب از اب تکان نخورده است وبا استقبال گرمی لیوان چای پر ملات وغذای مورد علاقه اش را برایش سرونماییم....و از انجا که مردان به دلیل مشکلات کاری و فکریشان خیلی زود همه چیز را فراموش میکنند و مهارت زیادی در "خود را به کوچه علی چپ زدن " دارند . به گمانشانوقایع گذشته کابوس پریشانی بوده که احتمالا تعبیرش همین محبت هاست....
ولی اگر به هر دلیلی به رویتان اورد کافیست بگویید دعوا نمک زندگیست احساس کردم نمک زندگیمان کم شدهمتاسفم از این که شورش کردم........
همه اینها را گفتم ولی به این نتیجه میرسم که رطب خورده کی تواند منع رطب کند.......
اشتباه نکنید این متن در مورد اصول همسرداری بود نه کاربرد ضرب المثل ها در متون فارسی ...........
چه دل قشنگی داری تو... چقدر به سادگی دلت حسودیم می شه
ممنون.