گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.
گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.

همه کاره و هیچ کاره !

یکی از مخاطبان بزرگوار ، پیام گذاشته است  که شما همه کاره ی هیچ کاره اید....

و توضیح داده اند که چرا در پروفایلم نوشته ام کاردرمان هستم ولی  کار  نمیکنم  و پولی که در دانشگاه دولتی خرج تحصیلم شده هدر رفته است ...یا این که چه طور با مدرک کارشناسی در دانشگاه تدریس میکنم  ..یا این که  با چه سابقه و مدرک  و اطلاعاتی کار فرهنگی میکنم ...

البته شاید لزومی نداشته باشد من جزییات برنامه های زندگی ام را برای دیگران شرح دهم ولی برای این که سوء تفاهم امثال این مخاطب  بزرگوار رفع شود  توضیح کمی میدهم .

اول این که من هنوز هم به  کاردرمانی مشغولم ولی هیچ وقت به عنوان شغل به آن نگاه نمیکنم و هفته ای یکی دو روز در یک مرکز بهزیستی  در خدمت کودکان کم توان ذهنی هستم  و فقط به عنوان  پرداخت زکات دانش و سلامتی  جسمم  این کار را انجام میدهم ...چون خدا را شکر هیچ نیاز مالی  ندارم تا از طریق درمان بیماران رفع کنم ...در ثانی دو کتاب در مورد کاردرمانی نوشته و ترجمه کرده ام تا از این طریق هم   زکات اطلاعات و دانش اندک خودم  را پرداخته باشم .  

در مورد تدریس ،  نمیدانم از کجای صحبت ها و نوشته های من  ، برداشت کرده اند که در دانشگاه تدریس میکنم .... در پروفایلم ، نوشته ام مدرس هستم  ، شاید بهتر بود می‌نوشتم معلم ....چون در دبیرستان ، درس مهارتهای زندگی را  تدریس میکنم ...

در مورد کار فرهنگی هم باید بگویم برای انجام کار فرهنگی نیاز به مدرک دانشگاهی نیست ،.  من و تعدادی از دوستانم در یک مجموعه فرهنگی  در مسجد محله خودمان مشغول کارهای فرهنگی مثل گفتمان هایی در مورد حجاب ، رفع شبهات دینی و مشاوره ازدواج هستیم ...و دوره های مختلف آموزشی به صورت مجازی مثل سبک  زندگی دینی استاد پناهیان و  استفاده حضوری  از محضر اساتید مختلف و کلاسهای تفسیر قرآن و نهج البلاغه توانسته کمک زیادی به ما در جهت پیشبرد این   فعالیتها داشته باشد  همین ....


ماکت مدینه فاضله .

امسال تصمیم گرفتیم خانوادگی به زیارت اربعین برویم .راستش را بخواهید خیلی دلشوره داشتم چون هوا خیلی گرم بود و بچه های من هم بسیار کم طاقت و نازک نارنجی....

خدا رو شکر راهی شدیم ...هوا خیلی گرم بود  و بسیار شلوغ و از نظر بهداشتی هم اوضاع چندان جالب نبود ولی نمی دانم چرا با وجود تمام سختی های که این سفر داشت برای همه ما لذت بخش بود ...

خیلی ها قبل از رفتن ما را از این مسافرت و گرما و بیماری و خستگی و عدم بهداشت حتی مسایل امنیتی  نرساندند ولی خدا را شکر تحت تاثیر قرار نگرفتیم و دلمان را زدیم به دریای خروشان زایران اربعین امام حسین ...

خوشحال بودم که بچه هایم چند روزی در این فضا زندگی کردند و نفس کشیدند ...

در این سفر دایم به این فکر میکردم که فلسفه سفر اربعین چیست که به فرموده حضرت امام حسن عسگری یکی از علایم شیعیان است .

شاید  فلسفه  اهمیت این سفر  ، دیدن  الگوی کوچکی از زندگی پس از ظهور و مدینه فاضله و آرمانی امام زمان باشد  چرا که   هدف این سفر را  برخی از علما و عرفا ، بیعت با امام زمان میدانند .

 در این سفر هر چه زیبایی و خوبی و فضیلت انسانی که سراغ داریم دیده میشود ، همه دوست دارند به هم کمک کنند ، مواسات و برادری و برابری  در اوج خود دیده میشود ، خستگی مفهومی ندارد ،...پزشک و کارمند و کارگر و خیاط و  بقال و همه و همه در اوج تواضع در یک صف می‌ایستند و با کمال رضایت از غذای نذری  می‌گیرند و هیچ کس نمی‌داند و نمی‌فهمد بغل دستی اش چه کاره است و چه شغلی دارد... همه به یک چشم همدیگر را می بینند زایر امام حسین ....همه دوست دارند خادمش باشند ، چاکرش و نوکرش ...

البته هنوز با آن مدینه فاضله  ،فاصله زیادی داریم .هنوز نقاط ضعفی در این جامعه میلیونی منتظر حکومت مهدوی وجود دارد که شاید به مرور و با حل این  مشکلات و مسایل  ، بیشتر و بیشتر آماده ظهور شویم مثل رعایت نظم و  ترتیب ، رعایت بهداشت ، اسراف نکردن  نعمت های  خدا و.....

ولی به نظرم هر کس ، یک بار هم که شده باید به این سفر روحانی برود تا فاصله خودش را با  انسان کامل   بسنجد و بفهمد و فاصله جامعه را با جامعه ایده آل جهانی مهدوی ...


تکرار تاریخ ...


امیر المومنین میفرمایند تاریخ بخوانید چون تکرار میشود .

دوستی گفت آنکه رای آورده ، خدا عزیزش کرده ‌...باید بگوییم خیلی ها  در همین کشور خودمان رای آوردند ولی نه تنها عزیز نشدند بلکه بعد از تمام شدن دوره حکومت شأن مورد لعن و نفرین مردم  حتی طرفدارانشان قرار گرفتند ..

مهم آن است که بعد از رفتن از تو به نیکی یاد کنند ‌.مانند شهید رییسی...

همیشه رای اکثریت نشانه بر حق بودن نیست باید ببینیم طرفداران یک نفر از چه گروهی و با چه انگیزه ای دور او جمع شده اند ..

 در روز عاشورا هم   سی هزار  نفر در برابر سپاه کمتر از صد نفری امام حسین صف کشیدند ...

همیشه سکوت رهبر نشانه رضایت او نیست همان طور که امیر المومنین 25سال در برابر حقش سکوت کرد تا جامعه دچار تفرقه نشود و اسلام زنده بماند ...

همین طور که  در اوایل انقلاب ، امام  با وجود نارضایتی ،در برابر انتخاب بنی صدر سکوت کرد ولی بعد از مدت کوتاهی ، خود واقعی اش  را نشان داد و  مردم به خیانت او پی بردند .

و   بدانیم همه چیز امتحان و آزمایش الهی است  ، مهم این است که ما به موقع  به وظیفه خودمان به بهترین صورت  عمل کنیم .

نرود میخ آهنین در سنگ .

امروز در یک گروه همکلاسی های قدیمی بحث انتخابات خیلی داغ شد ..بیشتر پیام ها در مورد صلاحیت دکتر جلیلی و عدم صلاحیت دکتر پزشکیان بود ....مدیر گروه که به نظر می‌رسد مخالف جلیلی  است ولی میگوید اصلا رای نمی‌دهد تمام پیام ها را پاک کرد و گروه را برای  ارسال پیام های فورواردی بست ...بعضی از افراد گروه اعتراض کردند...

 من هم نوشتم امثال شما که با شعار آزادی میخواهید به پزشکیان رای بدهید تحمل نظرات مخالف را ندارید و  جالب این است که ما را طالبان میدانید ! شما خودتان بهترین معرف  کسانی هستید که از آنها طرفداری میکنید و میخواهید به آنها رای دهید ‌..

جالبتر این که این قشر از مردم با این طرز فکر ، رهبری را دیکتاتور میخوانند ...افرادی که تاب تحمل نظرات مخالف در یک گروه 50 نفری را حتی  ندارند ...

بعد از این اعتراضات ، مدیر گروه گفت چون بعضی از اعضای گروه کارمند هستند  و دوست ندارند در گروه نظرات سیاسی مطرح شود ممکن است برایشان مشکل پیش بیاید ..

اینها ظاهراً فکر میکنند هنوز در دوران پهلوی و حاکمیت ساواک به سر می‌بریم .

در ادامه مدیر گروه یک پیام از رهبری گذاشت که ایشان تأکید دارند رقیب هراسی نکنید ..

گفتم خب شما فقط این نظر رهبری را قبول دارید‍؟ ، این که میگویند  رای بالا نشانه قدرت نظام و کشور است را  هم گوش کنید و عمل کنید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.

مثل این افراد مثل همان‌هاست که برخی از آیات قرآن را میپذیرند و برخی را  قبول ندارند ‌...هر جا که به نفعشان باشد به آن  استناد میکنند هر جا که به ضررشان باشد رد میکنند .


هر کسی را بهر کاری ساختند ...

دختر بزرگم از وقتی به دنیا آمده بود  هر چند وقت یک بار   کیسه اشک چشم راستش عفونت میکرد .گاهی آنقدر عفونت زیاد میشد که  کلا چشمش بسته میشد و مانع دیدش میشد .

به پزشک های زیادی مراجعه کردیم ، برخی دارو میدادند و بعضی معتقد بودند باید جراحی کرد ‌...خاطرم هست یک روز که چشمش عفونت زیادی کرده بود ، به یک  پزشک متخصص و جراح چشم در یک درمانگاه مراجعه کردیم و او به ما گفت همین الان دخترتان را ببرید به  مطب من در خیابان بالایی تا با یک جراحی سرپایی در مطب  ،  مشکلش را حل کنم ..

ما مردد ولی امید وار رفتیم  ، ...یک مطب خالی  و  خاک گرفته که  به نظرمیرسید تا کنون مریضی به خودش ندیده بود .‌‌ ..منشی مطب از صحبت ما تعجب کرد و گفت مطمئنید همین جا میخواهند جراحی کنند ، یک دختر بچه دو ساله بی قرار با عفونت شدید چشم ...

همسرم از عکس العمل منشی  متوجه شد که الان وقت این کار نیست ...

چند روز بعد دخترم را به یک پزشک دیگر نشان دادیم او معتقد بود آلان ، این جراحی بسیار خطرناک است چون ممکن است عفونت به چشم او منتقل شود  ، باید اول دارو مصرف کند تا عفونت برطرف شود بعد در بیمارستان تحت بی هوشی عمومی  مجرای اشک که بسته شده است میل زده شود تا باز شود  و برای همیشه درمان میشود .

همین کار را انجام دادیم و مشکل او حل شد ....

بعد ها کاشف به عمل آمد که آن دکتر اولی که میخواست در مطب چنین جراحی ظریفی را انجام دهد معاون وزیر بهداشت بود و بیشتر کارهای اجرایی و مدیریتی انجام میداد  تا پزشکی و درمانی ...

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل....

رسول باطنی...

در مباحث دینی  آمده است  که خداوند برای هدایت  انسانها دو رسول و راهبر فرستاده است ... ‌‌‌یکی رسول ظاهری  یا همان پیامبران و امامان و دیگری رسول باطنی یا همان عقل و هوش که برخی از این نعمت محروم اند و  قاعدتاً  تکلیف هم از آنها ساقط شده است .

این افراد بسیار قابل ترحم اند ولی بدبخت تر از آنها افرادی هستند که این نعمت  با ارزش را دارند ولی از آن استفاده. نمی‌کنند یا بهتر بگویم به قدرت  تشخیص و توانایی  آن اعتماد نمی‌کنند  ،...درست مثل افرادی که به سخنان خیرخواهانه پیامبران اهمیت نمی‌دادند.و در گمراهی می‌ماندند ...

عقل و فهم انسان اشتباه نمیکند چون  خداوند در قرآن فرموده که فالهمها فجورها و تقویها ...خیر و شر را به انسان الهام میکنیم ...

در انتخابات ریاست جمهوری هم فقط کافی  است  مردم به درستی و با دقت به سخنان ، رفتار و سکنات نامزدهای ریاست جمهوری  و کارشناسان و مشاورین آنها در مناظرات و برنامه های تلویزیونی توجه کنند ،  به راحتی تشخیص میدهند  که اصلح کیست .

نامزدی که صحبت هایش را مانند بچه مدرسه ای ها  در کلاس انشا از رو میخواند آن هم با غلط و بدون تسلط ...نه تنها برنامه و راه حلی برای مشکلات ندارد بلکه دایم اذعان می‌دارد که کارشناس نیست و نمی‌داند و نمی‌تواند مشکلات را حل کند  .چگونه  اگر ریاست امور را در دست گرفت میتواند کار مفید و موثری انجام دهد ‌‌‌!؟..

مناظرات را با دقت ببینید و گوش کنید مطمئن باشید عقل و منطق و فهمتان به شما دروغ نمی‌گوید و اشتباه نمیکنید .



در آستانه عید قربان ...

قبلاً گفته بودم که با چند نفر از دوستان مان  ، قرار گذاشتیم هر ماه به  دیدن یک خانواده شهید  در محله خودمان برویم .این ماه  به دیدن خانم قربانی رفتیم ...‌

من با دیدن چنین زنان  و مادرانی واقعا از خودم خجالت میکشم که گاهی هنوز درگیر چه مسایل پیش پا افتاده ای هستم  و ذهن و دلم  آلوده به چه چیزهای کم ارزشی است . از مصاحبت  و تماشای چهره این خانم صبور ، مهربان ، خوشرو و با ایمان سیر نمی‌شدم .اگر خداوند در روز محاسبه  ، ما را با  امثال این زنان بسنجد کارمان ساخته است ....

از زندگی اش و پسرانش گفت ....از پسر بزرگش که در اوایل انقلاب در اثر سرطان فوت کرده بود ، از دو فرزندش که در انگلیس مشغول تحصیل بودند و به محض شروع شدن جنگ به ایران برگشته بودند و راهی جبهه شدند و هر دو شهید شدند ، از پسر شهید دیگرش  ، پسر دیگری که مجروح جنگ است و آخرین پسرش که نخبه است و در آلمان زندگی میکند ...و از همسرش که در اسارت در عراق به شهادت رسیده و پیکرش را به ایران نیاوردند ....

همسر شهید بود و مادر سه شهید و یک جانباز .....خداوند عجب صبر و توانی به بعضی از بندگانش میدهد .عجب ظرفیتی ، عجب ایمان قوی و اخلاصی...

خاطراتش را با خنده می‌گفت ، در  سخن و صورتش کوچک ترین اثری از شکایت و نارضایتی و دلخوری دیده  نمیشد ...و دایم می‌گفت ان شاالله خدا قبول کند  ، ما که کاری نکردیم .

خانم قربانی  اینهمه قربانی در راه خداوند داده است و تنها نگرانی اش قبول قربانی هاست ...ما چه چیزی برای قربانی داده ایم.؟! ‌‌‌‌‌‌


طرف درست تاریخ .....

در کتب روایی و احادیث ما ، در مورد علایم ظهور امام زمان  گفته شده است که با ظهور حضرت تعداد زیادی از مسیحیان به او ایمان می‌آورند و  به او اقتدا میکنند  و عده ای  از علمای اسلام  و بزرگان و مدعیان منتظر در برابر او می‌ایستند و مقاومت می‌کنند .

شاید قبل از حوادث اخیر  ، هضم این موضوع برای  خیلی از ما سخت بود که چگونه میشود افرادی که هیچ اطلاعی از امام زمان و اهدافش ندارند ، به  او ایمان می‌آورند .؟!

امروز که میبینیم در بسیاری از کشورهای دنیا ، دانشجویان و جوانان حق طلب به دفاع از مظلومین فلسطین  برخاسته اند ، دستگیر می‌شوند و مقاومت می‌کنند ولی در بسیاری از کشورهای اسلامی ،  مردم و حاکمان سکوت کرده اند ،  بهتر و بیشتر به درستی این روایات پی می‌بریم .

در نامه ای که رهبر ما  خطاب به جوانان  آمریکا نوشته اند به این نکته مهم اشاره شده است که  «شما در طرف درست تاریخ ایستاده اید .» 

اگر قرار باشد جبهه حق و باطلی تشکیل شود همه ما باید جایگاه مان را مشخص کنیم ...که کدام طرف می‌ایستیم.

« .الهم  جعل عواقب امورنا خیرا »


جدایی دین از سیاست ...

دیروز در جلسه ای که در مسجد عالی مطهری به مناسبت   شهادت  رئیس جمهور و همراهانش از سوی  سه قوه  تشکیل شده بود شرکت کردم .

سخنران جلسه ، استاد  پناهیان به موضوع جالبی اشاره کردند و آن «این که عده ای با مخلص و صاف و ساده  خواندن آقای رئیسی سعی دارند بعد سیاست مدار بودن ایشان را زیر سوال ببرند و بگویند ایشان انسان با ایمان و مخلصی بود ولی به درد سیاست نمی‌خورد .

در صورتی که کاملا در اشتباه اند ، آنها گمان میکنند هر کس که سیاستمدار است باید دغل کار و حقه باز و مکار باشد  (  همان را ه و روش معاویه در برابر امام علی ،) غافل از این که انسان با ایمان و مخلص میتواند سیاست مدار قابلی هم . باشد چرا که خداوند به کسانی حکمت و درایت میدهد که از صفت اخلاص بر خوردار باشند و کسی که حکیم باشد میتواند بهتر تدبیرو مدیریت کند چون  از عواقب انتخابات اشتباه آگاه تر است .

بنابراین هرچه فرد با ایمان تر و دیندار تر باشد سیاست مدار قابل تری  است  ،». 

 این نکته میتواند پاسخ کسانی باشد که دین را از سیاست جدا میدانند .

به یاد حدیثی افتادم با این مضمون که «  انسان با هر گناهی که انجام میدهد مقداری از عقلش کاسته میشود» .

.و شاید به همین دلیل است که پیامبران و   امامان معصوم  ، می‌توانستند بهترین حکمرانان و سیاستمداران باشند اگر جاه طلبان و دشمنانشان  به آنها فرصت  مدیریت میدادند .

به امید روزی که حکومت جهانی به دست  رهبر و امام معصوم و حجت و ذخیره الهی در دنیا تشکیل شود ..  چنین حکومتی  حتما دیدنی است و زندگی در چنان زمانی حتما لذت بخش است .




چاه مکن بهر کسی ....

این روزها وضعیت و حال و روز دانشگاه های اروپا و آمریکا خیلی دیدنی شده ...خاطرم  هست سال پیش که در کشور مان عده ای اغتشاش میکردند  ، عده ای شعار تجزیه ایران سر می‌دادند  ، برخی   داعیه فروپاشی حکومت داشتند   و  ایجاد تا امنی و زد و خورد میکردند  ،  پلیس را می‌زدند ،  وسایل عمومی را خراب می‌کردند و  وقتی پلیس و نیروی انتظامی  با آنها مقابله و برخورد میکرد ، همین سران احمق اروپا و آمریکا در دفاع از اغتشاشگران ، نظام و حکومت را مقصر می‌دانستند  و دوباره با  شعار حقو ق بشر مدعی شدند که نباید  معترضان را سرکوب کرد . 

ولی الان  به نظر آنها سرکوب معترضان به سیاست های غرب  در  حمایت از اسراییل ،  مبارزه با بی قانونی است و کاملا درست است  ...اعتراض را باید سرکوب کرد چون باعث هرج و مرج میشود ، حتی اگر این معترضان ،  افراد فرهیخته و اساتید دانشگاه باشند  ،باید بازداشت شوند ...

سال پیش که در کشور ما یک خانم  ، در اثر بی قانونی دستگیر شد و به هر دلیلی  فوت شد ، همه سران حکومت های غربی ، مدعی حقوق بشر شدند و معتقد بودند  ،سران مملکت ما به حقوق زنان احترام نمی‌گذارند و  باید حکومت تغییر کند و مردم حق آشوب و اعتراض و اغتشاش دارند ولی امروز که هزاران زن و کودک بی دفاع ،  در اثر بمباران رژیم غاصب اسراییل ،  جان  میدهند ، و ملت ها بر این کشتار وحشیانه معترض اند، همان مدعیان حقوق بشر دست به سرکوب معترضان میزنند . 

و دوباره باید گفت  که چقدر بعضی  از مردم ما ساده لوح و احمق هستند که معتقدند ما دچار توهم توطئه  هستیم و دشمنی ما با اسراییل و حامیانش کار اشتباهی ست .