گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.
گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.

یک سفر رؤیایی...

حدود یک ماه است که از سفر حج برگشته ایم. جای همگی خالی بود. ان شاء الله که خداوند از همه ما قبول کند، سفر سختی بود ولی لذت بخش... در آنجا مدام دعا میکردم قسمت و روزی همه بشود حتی کسانی که علاقه و اعتقادی به این سفر ندارند چون تا خودشان به این سفر نیایند و طعم آن را نچشند، متوجه نمیشوند چرا عده ای اینقدر برای رفتن به آن دعا می‌کنند.. 

نمیدانم از کجای سفرم بنویسم... از همسفران نازنینم و داستان هایی  که از زندگی شان شنیدم؟... از لذتی  که از دیدن کعبه و انحام طواف و سعی بین صفا و مروه  میبردم؟... از گپ و گفت هایی که با مسلمانهای سایر کشورها داشتم؟... از غربت  بقیع و مدینه..؟ .

از حرص هایی که در این سفر خوردم؟  بابت  اسراف ها و غیبت کردن  ها و خرید کردن ها و چرخیدن زائران در بازارها؟....

از زندگی رویایی چند روزه مان در منی و عرفات؟... از جمرات و  پیاده روی های طولانی ولی لذت بخش مان.؟....

برای هر کدام چندین صفحه باید بنویسم، بنابراین تصمیم گرفتم، خاطرات سفرم را بنویسم ،  اگر چیز به درد خوری شد چاپ می کنم و اگر نشد که برای خودم  نگه میدارم..

سعی میکنم گهگاهی از خاطرات سفرم در اینجا هم بنویسم.