گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.
گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.

چقدر مظلوم و غریب!

دیروز به اتفاق بعضی از  دوستان به منزل خانواده  یکی از شهدای دوران انقلاب در محله مان  رفتیم. شهید رضا آسوده که در سن هفده سالگی در حادثه هفده شهریور در حوالی میدان شهدا با ضرب گلوله به شهادت رسیده است. پدر و مادر شهید در قید حیات نبودند و  ما با خواهرانشان صحبت کردیم. خواهر بزرگشان از آن روز برایمان تعریف کردند که وقتی به بیمارستان رفتند تا برادرشان را ببینند به  این شرط اجازه دادندکه   پولی را بابت حق تیر به حکومت باید بدهند! . و به این  شرط  جنازه را تحویل دادند که هیچ کس  جز پدر و مادرنباید در تشییع شرکت کنند و هیچ مراسمی در منزل نباید به عنوان ختم و عزا برگزار شود..... در اوج غربت... 

خواهر شهید  از مردم گله داشت که چرا قدر این همه امنیت و آسایش را نمی‌دانند امنیتی که به بهای خون عزیزانمان به دست  آورده ایم  ، او میگفت  من از اول انقلاب در بدترین شرایط در تمام انتخابات و راهپیمایی‌ها شرکت کرده ام و به اطرافیانم هم توصیه میکنم چون ما قبل از انقلاب را دیده ایم و می‌دانیم هر چقدر هم شرایط اقتصادی الان سخت باشد به پای مشکلاتی که آن زمان داشتیم نمی‌رسد. و از خاطرات و سختیهایشان برایمان تعریف می‌کرد.

چقدر شهدای انقلاب و قبل از آن  مظلوم هستند... چقدر پدر و مادرهایشان غریب اند.... چقدر به گردن ما حق دارند و چقدر ما غافلیم. 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد