گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.
گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.

یک اعتراف زنانه .

بنده اعتراف میکنم که غر زدن جزء لاینفک شخصیت ما خانم هاست فرقی هم نمیکند تحصیل کرده باشیم یا بی سواد ، پیر یا جوان ، مادر باشیم یا نه ،  متاهل یا مجرد... در هر صورت به سختی می توانیم این بعد از شخصیتمان را تغییر بدهیم و البته باید بگویم خانمی که بتواند این اخلاق را کنار بگذارد خیلی مَرده ... 

بنابراین آقایان محترم خیلی از داشتن خانم غرغرو ناراحت نباشید چرا که اگر خانم تان مدتی ست  غر نمی زند بدانید کاسه ای زیر نیم کاسه است و سعی کنید کاری کنید که غر بزند  وگرنه ممکن است از جای دیگر سرباز کند و کار به جاهای باریک بکشد که البته مطمئن هستم شما آقایان در این زمینه مهارت کامل دارید !

امیدوارم به خانم ها بر نخورد ولی باید قبول کنیم ما هم نقطه ضعف هایی داریم .

و اما برای تحمل این ویژگی، باید آقایون   اندکی سیاست داشته باشند و زبان نرم... هر وقت خانم تان غرزد،  بازبان خوش و محبت آمیز  که معمولا مردها کمتر دارند و بلد نیستند از آن استفاده کنند  بگوئید حق با توست ،  به روی چشم انجام میدهم ، میخرم ، میبرم ، هر کاری که شما امر کنید و .... بعد هم بروید دنبال کارتان و فراموش کنید ، او هم در نود درصد موارد فراموش خواهد کرد ، چون در آن لحظه نیاز داشته تا غر بزند و  وقتی بزند تمام میشود و مثل مسکن آرامش میکند ، همین ... 

پس از کل کل  و مشاجره و توهین و تحقیر و غیره بپرهیزید تا زندگی آرامی داشته باشید .

Image result for درون یک زن چهار زن دیگر


لطفا خانمها نخوانند.

دیروز روز زن بود و روز مادر ...این روز را  به همه مردان مهربان و  باغیرتی که قدر همسران و مادرانشان را میدانند و میتوانند به آنها محبت کنند  ، باید تبریک گفت. 

امیدوارم این مطلب را هیچ خانمی نخواند ، و بین خودمان باشد ولی بعضی از شما مردان واقعا بی وجود و بی محبت هستید  ،دریغ از  سر سوزنی معرفت  ، اصلا همسرتان بد اخلاق  ، ناسازگار و نا سپاس ، شما که ادعای خوبی و مردی میکنید چرا ؟ 

 استثناء را بگذارید کنار ،یک زن،  وقتی با مردی ازدواج میکند مثل یک شریک واقعی تمام دارایی اش را وسط میگذارد  و از خیلی از علایقش میگذرد تا  بتواند زندگی راحت و آرامی برای همسر و فرزندانش فراهم کند ......و چشم باز میکند میبیند ، جوانیش تمام شده و چین و چروک روی صورتش نشسته و موهایش سفید ...

باور کنید هیچ زنی  از همسرش توقع هدیه ی گران قیمت ندارد و همین که بفهمد همسرش در این روز و به بهانه این روز یاد او بوده و یک شاخه گل یا یک جعبه شیرینی  بخرد  یا  فقط  یک جمله محبت آمیز در حد تبریک و تشکر خشک و خالی هم از او بکند،  برایش کافی ست ...

هنوز هم دیر نشده ، فقط یک روز گذشته .... الکی بگویید ، خواستم ببینم اگر یادم نبود  چه عکس العملی نشان میدهی .....

خانمی که بی اجازه این مطلب را خواندی  ! چند  هفته صبر کن برای شما هم دارم ، مدیونی آن را نخوانی .

Image result for مادر یعنی

حاجی قاسم مهربون .

چهل روز از شهادت سردار سلیمانی گذشت .... راهپیمایی امسال بیست و دوم بهمن حال و هوای دیگری داشت ، هوای تهران و بیشتر شهرهای ایران واقعا سرد بود ....ولی باز مردم آمدند تا ثابت کنند هنوز پای انقلاب و نظام اسلامی هستند اگرچه مشکلات زیادی دارند 

چقدر مثل خبرنگارها  ، کلیشه ای و تکراری شد .... بی خیال .....

نمیدانم سردار سلیمانی چه کرده بود که اینقدر عزیز شد ، قبل از شهادتش هم عزیز بود ولی مردم او را از نزدیک نمی شناختند ، فقط اسمش و رسمش و سمتش را میدانستند ....

الگوی تمام عیاری شد برای همه،   مخصوصا جوانها ....مظهر غیرت ، شجاعت ، اخلاص ، پشتکار ، تواضع ...هر صفت خوبی را که بتوان در یک انسان کامل یافت ، در او بود ... تازه بعد از رفتنش همه او را شناختند  ... وقتی او را با برخی از هم سن و سالهایش مقایسه میکنم ، حتی جوانها ... تفاوت از زمین تا آسمان است ....

فکرش را بکنید پسر کوچولوی سه ساله ما هر وقت فیلم و عکسی از او می بیند ، میگوید « حاجی قاسم مهربون » ....

به گمانم آنقدر بنده خوب و مخلصی  بود که بعد از رفتنش خداوند محبت او را در دل همه قرار داد ...البته منظورم از همه ، آدم های پاک سرشت و با ایمان است وگرنه بعضی ها نه موقع زنده بودنش چشم دیدن او را داشتند نه بعد از رفتنش ،،، البته چیز عجیبی نیست .... امام علی و امام حسین و بقیه انسان های بزرگتر و شریف تر از او هم همیشه در تاریخ بوده و هستند که دشمن داشته و دارند ...

مگر نه این که پیامبر خطاب به امیر المومنین فرمود هر چه کنی نمی توانی محبت خود را در دل انسان منافق قرار دهی و یا هیچ کاری باعث نمیشود محبت تو از دل انسان مؤمن خارج شود ....

سردار سلیمانی هم نمونه  یک شیعه واقعی بود و یک انسان بی نظیر .....

Image result for ما در خواب ناز بودیم که او رفت

سه دقیقه در قیامت ....

فکرمی کنم همه ما قبول داریم که اسرار آمیز ترین و مرموزترین و شاید دلهره آورترین  حادثه زندگی همه انسانها ، که بدون استثنا ، دیر یا زود ، همه آن را روزی تجربه میکنیم ولی   متأسفانه هر کس فقط یک بار آن را  تجربه میکند ، مرگ است .

البته  بوده اند افرادی که در طول زندگی تجربه ای نزدیک به مرگ برایشان اتفاق افتاده و بعد از باز شدن چشمشان به دنیای جدید ، زندگی شان متحول شده و نظرشان در مورد مرگ ، قبر   و قیامت ، برزخ ، بهشت و جهنم  و حتی زندگی دنیا ،تغییر کرده است .

نمیدانم تا کنون کتابهایی که در مورد این افراد و تجربه عجیب شان نوشته شده است را خوانده اید یا نه ؟ هر چند این افراد بسیار معدود هستند و در همه جای دنیا و با هر نوع دیدگاه و دین و مذهبی  ممکن است باشند ولی نکات جالب و مشترکی در تجربه آنها  از چند دقیقه یا حتی چند ثانیه مردن و جدا شدن روح و بازگشت به زندگی ، وجود دارد که بسیار قابل تأمل و عجیب است . 

پیشنهاد میکنم اگر تا کنون چنین کتابهایی نخوانده اید ، کتابی با عنوان «سه دقیقه در قیامت »را بخوانید ، مطمئن هستم دید و نگرش شما را هم نسبت به زندگی و مرگ تغییر خواهد داد. ...

کتاب کوچک جیبی ، مختصر ، مفید در هشتاد صفحه .دیشب این کتاب به دستم رسید ، امروز در عرض  دو ساعت خواندم  ،  از خواندن آن لذت بردم  ، تعجب کردم ،  حسرت خوردم ،  ترسیدم ، گاهی خندیدم ، تأسف خوردم ، نا امید شدم ، کمی  امیدوار شدم و   اشک ریختم بر   این همه نادانی و غفلت  ....

Image result for خدایا چگونه زندگی کردن را به من بیاموز