گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.
گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.

فقط خانم ها بخوانند 2

 

اندر احوالات  گاوان نه من شیرده میگفتیم که علت چیست و راه حل کدام است؟

قضیه این بود که ما زنان پس از یک روز پر از تلاش وخستگی ناشی از ان اگراندکی با بی توجهی وبی مهری همسرانمان نظیر چند ثانیه دیر امدن ویا پاسخ ندادن به همراهش   مواجه شویم

طاقتمان طاق شده و او را علت تمام بدبختیهای  خودمان وجهان هستی دانسته  و حتی دلیل  الودگی هوای تهران وگرمای بالای 40 درجه بیدگل را ناشی از بی توجهی او به زحمات خودمان دانسته و در نتیجه با تمام قدرت دو پا داریم دو پای دیگر قرض کرده لگد میکوبیم به ظرف شیری که با زحمت  دوشیده ایم یا بهتر بگویم از ما دوشانده اند و ان را مقابل چشمان همه نقش بر زمین میکنیم.       

و ناپخته از کوره در میرویم  وهرچه بد و بیراه است نثار زمین وزمان  میکنیم که" نمیدانم چه گناهی به در گاه ایزد یکتا مرتکب شده ام که نصیب گرگ بیابانی چون تو شده ام."

علت اصلی این مساله این است که بسیاری از ماخانمهای محترمه هنوز اداب سخن گفتن و درد دل کردن و برقراری ارتباط کلامی را نیاموخته ایم وگمان می کنیم با داد و بیداد ودر را به تخته کوبیدن وسطل شیر را  بر زمین ریختن می توانیم حرفمان را به

 مردا ن از همه جا بی خبر بفهمانیم.. غافل از این که این گونه رفتار های نا بخردانه ما برای رجال بخت برگشته کاملا عادی است

و جالب تر این که به سبب این  رفتار فقط چند روزی افکار ما مشوش  خواهد بود که چرا بی دلیل خاطر همایونی را      

پریشان نموده ایم

بنابراین راه حل چیست؟

مشکلی که با دستان مبارک خود ایجاد کرده ایم.

راه حل اول قبل از ریختن سطل شیر است....خیلی قبل تر ....یعنی اموزش مهارت های  ارتباطی  که البته پیاده کردن  این روش گاو نر میخواهد و مرد  کهن که در تخصص بنده نیست و باید به اهل  فن مراجعه نمود.

 راه حل دوم اندکی قبل از ریختن سطل شیر است وان این است که سپاهی از رفتارها و اعمال شایسته همسر گرامی را در ذهنمان صف  نموده  ودر برابر سپاهی از رفتارهای ناشایست او که احتمالا شیطان زحمت لشگر کشی ان را به عهده میگیرد برای مبارزه قرار دهیم وببینیم که سطل شیر واژگون خواهد شد یا خیر؟............

 

راه حل سوم   که معمولا پس از شکست از لشکریان شیطان و پس از

 ریختن شیر است ... بهتر است چند روز بعد که ابها از اسیاب افتاد به مرحله اجرا در اید.

این مرحله بعد از تجزیه و تحلیل  موارد زیر باید اجرا شود:

- برشمردن نعمت های خداوند نظیر فرزندانمان و سلامتی و..... .

-به خاطر اوردن مشکلات ظاهری و اخلاقی خودمان مانند بینی بزرگ و یا حسادت به جاری و........که همسرمان تحمل نموده و به روی مبارک نیاورده است که دیگ به دیگچه میگوید رویت سیاهست......

-مقایسه او با مردان معتادو بی کار وبی عار و..........و سرمه کردن او و  بر چشم کشیدن.

بنابراین یک روز پس از بازگشت او از کار.. به روی خود نیاوریم که چند روز پیش چه کردیم و چه گفتیم... انگار اب از اب تکان نخورده است وبا استقبال گرمی لیوان چای پر ملات وغذای مورد علاقه اش را برایش سرو  نماییم....و از انجا که مردان به دلیل مشکلات کاری و فکریشان خیلی زود همه چیز را فراموش میکنند و مهارت زیادی در "خود را به کوچه علی چپ زدن " دارند . به گمانشان  وقایع گذشته کابوس پریشانی بوده که احتمالا تعبیرش همین محبت هاست....

ولی اگر به هر دلیلی به رویتان اورد کافیست بگویید دعوا نمک زندگیست احساس کردم نمک زندگیمان کم شده  متاسفم از این که شورش کردم........

همه اینها را گفتم ولی به این نتیجه میرسم که رطب خورده کی تواند منع رطب کند.......

اشتباه نکنید این متن در مورد اصول همسرداری بود نه کاربرد ضرب المثل ها در متون فارسی ...........

   

.

 

نظرات 1 + ارسال نظر
نادم پنج‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 04:32 ب.ظ http://aziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiizam.blogsky.com

چه دل قشنگی داری تو... چقدر به سادگی دلت حسودیم می شه

ممنون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد