گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.
گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.

درد درمان بدتر از بیماری .....

سلام دو هفته ای هست که درگیر بیماری دختر کوچکم هستیم. و از دیروز کمی سرپا شده است.  

بیماری اش با استفراق شدید  شروع وبعد هم اسهال و تب و بی اشتهایی ادامه یافت.هر چند روز 

 یک بار به پزشک مراجعه میکردیم  وهر کدام تشخیصی میدادند . 

 یکی می گفت ویروسی است  و باید دوره اش طی شود ودیگری میگفت عفونی است و باید  

بستری شود . 

 بعد از چهار روز  به علت ضعف شدید بر اثر غذا نخوردن تصمیم گرفتیم او را به بیمازستان ببریم  

شاید بستری شود و بهتر شود . 

پزشک اورژانس  به درخواست خودم و بدون هیچ معاینه ای برایش سرم تجویز کرد . 

به اتاق تزریقات رفتیم ولی آنها حاضر نشدند به دلیل بی قراری دخترکم و سختی کار رگ گیری  

 تزریق کنند و با کمال خونسردی  مارا به بخش اطفال ارجاع دادند.در آنجا نیز گفتند این وظیفه ی  

ما نیست و آنها حق  ارجاع دادن ندارند. در مسیر بازگشت از بخش اطفال که در طبقه هفتم بود  

با یک درمانگاه که شماره اش در موبایلم بود تماس گرفتم  ودر جواب درخواست من گفتند اگر گریه  

و بی قراری نکند  تزریق میکنند  ومن گفتم در این صورت خودم هم می توانم این کار را  انجام دهم. 

 همسرم  که کاردش میزدی خونش در نمی آمد با عصبانیت به دفتر معاونت درمان بیمارستان رفت   

و آنها مارا به اورژانس اطفال هدایت کردند.  

من مستاصل  و گریان از دیدن رنگ و روی پریده دختر بیمارم  نمی دانستم از بیماری او بنالم یا از 

 این  همه بی مسؤلیتی و خونسردی هم نوعان مسلمان و همکیشم که ادعای خدمت نیز دارند. 

دلم می خواست یک لحظه خودشان را جای ما می گذاشتند.   

خلاصه پس از  دقیقا دو ساعت علافی   دخترم را در اورژانس بستری کردند .ابتدا  معتقد بودند  

هیچ نیازی  به سرم ندارد و  دچار بی آبی شدید نشده است گمان کنم انتظار داشتند او به حالت  

مرگ  دور از جانش  بیافتد تا به او سرم تزریق کنند وبعد از اینکه متوجه شدند نمی توانند مارا از  

تزریق سرم منصرف کنند با زحمت زیاد رگ گیری کردند  و کمتر از یک ساعت که تقریبا ۳۰۰سی  

سی از آن تمام شد گفتند کافی است  ببریدش. 

آن روز واقعا به ما سخت گذشت  دایم در فکر پدر و مادر هایی بودم که مجبورند به سبب بیماری  

سخت و دایمی  کودکانشان هر از گاهی به مراکز درمانی مراجعه کنند. مشکل بیماری  از یک طرف 

 هزینه های سرسام آور آن از  یک طرف وعدم تعهد کاری و کم کاری برخی از پرسنل درمان از سوی  

دیگر  طاقت انسان را تاق  میکند. 

 و از صمیم قلب دعا کردم خداوند به تمام کسانی که در این شرایط قرار میگیرند صبر و تحمل دهد.  

ای کاش روزی برسد که همه ما در هر مسئولیتی که هستیم جز به انجام وظیفه مان به چیز دیگری فکر نکنیم. 

نظرات 1 + ارسال نظر
ستاره رحمانی جمعه 9 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 12:57 ب.ظ http://setare27.mihanblog.com

96565سلام دوست گلم...
سایت خیلی زیبایی داری...
اگه افتخار میدی به سایت منم یه سر بزن و سایت خودتو ثبت کن، خوشحال میشم از حضورت...
منتظرتم

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد