گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.
گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.

احساس غرور!

دیروز به اصرار دخترم به راهپیمایی روز قدس رفتیم . 

 

در حقیقت من  موافق نبودم چون می ترسیدم دخترم  دچار تشنگی و یا ضعف شود ولی وقتی اصرارش را دیدم قانع شدم. 

راستش را بخواهید  بعد از پانزده سال هنوز هم تهران را فقط و فقط در روز های راهپیمایی دوستش دارم. 

نمی دانم شاید برای این است که چهره واقعی تهران همین است نه آن ظاهر شلوغ و پر زرق وبرق وبی بند وبارش.! 

 

وقتی خودم را در بین آن همه جمعیت میبینم احساس غرور میکنم که ایرانی ام و تمام ترسم از این که شاید یک روزی ما هم به سرنوشت عراق و سوریه و لبنان وفلسطین دچار شویم میریزد. 

 

مردم ما با وجود تمام مشکلات اقتصادی و سیاسی خیلی یک دست ....غیرتمند.... شجاع و فداکارند که اگر جز این بود نمی توانستیم هشت سال در برابر تمام قدرتهای دنیا که پشت عراق بودند بایستیم. 

 

شاید ما  دائم در حال غر زدن باشیم ولی هر جا که لازم باشد می ایستیم و  بر سر تجاوزگران فریاد میزنیم.  

 

ما مسیر کوتاهی را با جمعیت رفتیم از دروازه دولت تا میدان فردوسی....از عقب پل پیچ شمرون و از جلو پل کالج مملو از جمعیت بود . مدتی ایستادیم و از دیدن مردم روزه داری که در آن گرما این همه شور و نشاط داشتند لذت بردیم.   

 

شاید حضور ما در چنین اجتماعاتی کوچک ترین کاری باشد که میتوانیم برای مردم ستمدیده فلسطین انجام دهیم. 

 

ترانه جدید حامد زمانی با عنوان؛می کشیم؛خیلی زیبا گویای وضعیت امروز جهان است.دقیقا احساس من موقع جام جهانی همین بود که ما  انسانها هنوز هم چقدر سطحی زندگی میکنیم .چشم همه دنیا به سمت این بود که جام را چه کسی می برد و در گوشه دیگر این کره خاکی یک عده مردم بی گناه در حال کشته شدن بودند.جام را آلمان برد....خب به ما چه چیزی رسید؟.....چقدر وقتمان را صرف اموری میکنیم که نه  به درد دنیایمان میخورد نه به درد آخرتمان!!!و ای کاش فقط وقتمان هدر میرفت نه چیز دیگری....لا اقل دیگران این همه هزینه میکنند دنیایشان آباد میشود!!..ولی ما چه؟ 

 

خلاصه وقتی برگشتیم خانه خوشحال بودیم....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد