گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.
گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.

انسان موجودی عجیب.....

گاهی دلم میگیرد ولی نمیدانم برای چه  ؟ 

گاهی دلتنگم ولی نمیدانم برای  چه کسی یا چه چیزی؟

گاهی عصبانی هستم ولی نمی دانم از دست دیگران است یا از دست خودم!  

گاهی  غمگین و ناراحتم ولی نمی دانم علتش چیست؟  

گاهی خوشحال و سرزنده ا م ولی نمی دانم برای چه؟

گاهی دلم میخواهد به زمین و زمان بد بگویم و نمی توانم آدم خوبی باشم ولی نمی دانم چرا؟ 

گاهی کارهای خوبی انجام میدهم ولی از ته دل راضی و خوشحال نیستم . 

گاهی کار بدی انجام  میدهم ولی از ته دل ناراحتم و پشیمان . 

گاهی از انجام کار نادرستی توبه میکنم ولی هنوز لذت انجام  آن را در دلم حس میکنم .  

گاهی احساس میکنم خوشبخت ترین آدم دنیا هستم چون همه چیز دارم . 

گاهی حس میکنم بدبخت ترین موجود هستم چون نمی توانم از داشته هایم لذت ببرم.  

گاهی همه را دوست دارم ودلم میخواهد به همه محبت کنم. 

گاهی از همه متنفرم و فکر میکنم همه میخواهند از محبت های من سوء استفاده کنند. 

گاهی در بین جمع دوستانم هستم و با همه میخندم ولی تنهایم و در دلم غم سنگینی احساس میکنم. 

گاهی دلم میخواهد میتوانستم سربه کوه و بیابان بگذارم و به دوراز هیاهوی شهر و مردم ساعتها با سکوت همنشین شوم.  

..... وبا هم اینها میفهمم که انسان چه موجود عجیب وپیچیده ایست که هیچ چیزدر مورد خودش  نمی داند.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد