ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
گاهی دلم میگیرد ولی نمیدانم برای چه ؟
گاهی دلتنگم ولی نمیدانم برای چه کسی یا چه چیزی؟
گاهی عصبانی هستم ولی نمی دانم از دست دیگران است یا از دست خودم!
گاهی غمگین و ناراحتم ولی نمی دانم علتش چیست؟
گاهی خوشحال و سرزنده ا م ولی نمی دانم برای چه؟
گاهی دلم میخواهد به زمین و زمان بد بگویم و نمی توانم آدم خوبی باشم ولی نمی دانم چرا؟
گاهی کارهای خوبی انجام میدهم ولی از ته دل راضی و خوشحال نیستم .
گاهی کار بدی انجام میدهم ولی از ته دل ناراحتم و پشیمان .
گاهی از انجام کار نادرستی توبه میکنم ولی هنوز لذت انجام آن را در دلم حس میکنم .
گاهی احساس میکنم خوشبخت ترین آدم دنیا هستم چون همه چیز دارم .
گاهی حس میکنم بدبخت ترین موجود هستم چون نمی توانم از داشته هایم لذت ببرم.
گاهی همه را دوست دارم ودلم میخواهد به همه محبت کنم.
گاهی از همه متنفرم و فکر میکنم همه میخواهند از محبت های من سوء استفاده کنند.
گاهی در بین جمع دوستانم هستم و با همه میخندم ولی تنهایم و در دلم غم سنگینی احساس میکنم.
گاهی دلم میخواهد میتوانستم سربه کوه و بیابان بگذارم و به دوراز هیاهوی شهر و مردم ساعتها با سکوت همنشین شوم.
..... وبا هم اینها میفهمم که انسان چه موجود عجیب وپیچیده ایست که هیچ چیزدر مورد خودش نمی داند.