گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.
گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.

سرگردان در خم یک کوچه !

چند روز پیش عید مبعث بود و من دوباره به یاد سخن استادی افتادم که میگفت همه ما انسانها مانند پیامبران  برای انجام رسالتی به دنیا می آییم و یک روز در عمرمان مبعوث میشویم و دعا کنید  آن روز را درک کنید  ولی متاسفانه خیلی از ما متوجه آن روز نمی شویم ....و میگفت ، معمولا در سن چهل سالگی این نقطه عطف اتفاق می افتد .... 

من هم که دارم به چهل سالگی نزدیک میشوم دا یم در این فکرم که آیا بالاخره خواهم فهمید که برای چه هدفی  به دنیا آمده ام یا نه ؟ شب مبعث هم  ناراحت بودم  از این که چرا هنوز نفهمیده ام  برای انجام  چه رسالتی به دنیا آمده ام  .... 

این گذشت تا روز بعد ... پس  از مدتها دندان درد ، از درد بیقرار شدم... چشمتان روز بد نبیند ، رفتم دندان پزشکی و شد آنچه نباید بشود... ، خانم دندانپزشک یک ساعت و نیم تلاش کرد تا بالاخره با کلی زحمت دندان عقل پوسیده مرا در آورد ....

 لثه  و حتی گوشه لبم را هم  پاره کرد .... و من که انگار عقلم را  هم با دندان عقلم  در آورده بودند آمدم خانه و تمام فشار درد و  ضعف ناشی از آن را بر سر اعضای خانواده خالی کردم و آنها مخصوصا همسر صبورم کیسه بوکس من شدند....

 بعد از چند ساعت وقتی به خودم آمدم تازه فهمیدم که هنوز خیلی کوچکتر از آن هستم که خداوند رسالتی را به دوش من بگذارد .... من که هنوز نمیتوانم رفتار و احساساتم را به خوبی کنترل  کنم و با یک دندان درد ساده اینگونه از کوره در میروم چگونه میتوانم دردهای بزرگ را تحمل کنم ..

 ...شاید سنم نزدیک چهل سال باشد ولی عقلم تا کامل شدن خیلی فاصله دارد... بر عکس بعضی ها که  در خیلی کمتر از  این  سن ، هفت شهر عشق را گردیده اند من هنوز اندر خم یک کوچه ام .....

Image result for ‫سرگردان و تنها در خم یک کوچه‬‎

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد