ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
ما یک فامیل دور دار یم که هر وقت پای صحبت هایش می نشینی تمام غم و غصه های دنیا جلوی چشمت می آید .
از همه چیز و همه کس می نالد ، وقتی از سیاست صحبت میکند ، عمرا بفهمی کدام طرفی ست ، به همه بد و بیراه میگوید و از همه انتقاد میکند به طوری که طرفش گیج میشود و نمیداند با چه منطقی باید جوابش را بدهد ...
آدم به ظاهر معتقدی ست ، اهل نماز و روزه است ولی همیشه تندترین انتقاد هایش نسبت به دین و دین داری ست .
دایم به حال آدم های اخلاق مداری که دین ندارند غبطه میخورد ... معتقد است نه تنها دین ، هیچدردی از مردم دوا نکرده که اخلاقشان را هم بدتر کرده ...
یکی نیست به او بگوید ،اگر واقعا به این ها که میگویی اعتقاد داری ، پس چرا خودت مظاهر دینی را کنار نمیگذاری ، چرا اهل نماز و روزه هستی ، مگر مجبوری این قدر خودت را زجر بدهی.
همیشه نقاط ضعف و منفی همه چیز و همه کس را میبیند ... از بهترین آدمی که می شناسد میگردد و عیبش را پیدا می کند... فحش دادن و بد و بیراه گفتن هم که عادتش شده و همه میدانند ...
زندگی به ظاهر خوبی دارد ...درآمد خوب ...ریخت و پاش زیاد .... دایم به مسافرت میرود ... ولی همیشه ناراضی ست ...
می گوید دست به هر کاری میزند دچار مشکل میشود و هر کس به تورش میخورد کلاه بردار از آب در می آید .
من خودم به قانون جذب بسیار معتقدم و دوست دارم به او بگویم این همه مشکلات ریز و درشتی که در زندگی ات داری نتیحه این همه بد بینی و حسرت خوردن های الکی تو ست .
خدا رحمت کند پدرم را ،اگر فقط برای یک چیز به بهشت برود برای شکر کردن های بی بهانه اش است ، به همه چیز خوب نگاه میکرد ، بدترین حوادثی که در زندگی اش می افتاد ، می گفت حتما خیری در آن هست ....با همه جور آدمی رفت و آمد میکرد و میگشت کوچکترین خوبی و نقطه مثبتی در او پیدا کند تا دلیل ارتباطش باشد حتی اگر همه از او بد میگفتند .
امروز مردم کمتر اینگونه اند و دایم از همه چیز و همه کس شاکی اند مثلا تا میتوانند ولخرجی و اسراف میکنند ولی از گرانی می نالند ... آدم نمیداند کدام حرفشان را قبول کند درست مثل این فامیل دور ما ...