آن سوی مرگ و زندگی.

یادش به خیر در دوران دانشجویی استادی داشتیم که به ما نرو آناتومی  یا همان آناتومی مغز و اعصاب درس میداد  ، از ژاپن دکترا گرفته بود و بسیار متواضع و باسواد بود .معتقد بود با این همه علم و اکتشاف که بشر به دست آورده است ، میزان شناخت ما ازکارکرد  سیستم مغز و اعصاب بسیار  بسیار   کوچک و نا چیز است .)

البته این موضوع در مورد تمام علوم و فنون تجربی و طبیعی و مادی  صدق میکند و در مورد علوم ماوراءالطبیعه و علوم عرفانی و معنوی از این هم کمتر است و شاید در حد ناچیز و صفر و فقط  عده ی معدودی از انسانها در هر دوره به آن دست پیدا میکنند .و علت اصلی آن غرق شدن و توجه بیش از حد ما به علوم ظاهری و مادی ست .

و اما بعد ، این بشر ناقص العقل ، کوته فکر ، کج فهم  و مدعی روشنفکری ، میگوید : وای دین و اعتقادات مردم را یک ویروس زیر سؤال برده است ، شما که معتقد بودید  زیارتگاهها مکان شفا و معجزه  است پس چرا به خاطر یک بیماری ناشناخته تعطیل کردید  ؟! ... یکی نیست به آنها بگوید وقتی سطح درک  عموم  مردم ،  هنوز در حد پیش دبستانی است چگونه علوم و معارف دوره  دکترا و بالاتر را میتوانیم بیاموزیم و  چگونه میتوانند به ما بفهمانند؟؟ .حالا اگر بگویند بروید در زیارتگاه ها و مساجد  بست بنشینید و با دعا و نماز و توسل بلا را رفع کنید ، دوباره همان ها خواهند گفت ببینید چه طور این خرافه پرست ها  باعث شیوع بیماری میشوند ... ای لعنت بر هر چه آدم زبان نفهم و عنود....  

 در همین زمانه ما  هستند کسانی که با  توسل به امامان معصوم  بیماریهای سخت و نا علاج شان شفا پیدا میکند چون یقین دارند و ایمان قلبی نه ایمان چشمی و گوشی مثل ما و شما .....

ولی انگار ابرو باد و مه خورشید و فلک در کارند تا عده ای بیکار بنشینند  و شبهه ایجاد کنند .

پیشنهاد میکنم اگر میخواهید بدانید چقدر  ما نسبت به این مسایل  نادانیم ،  کتاب« آن سوی مرگ »را بخوانید یا فایل های صوتی آن را از اینترنت بگیرید  گوش کنید .