گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.
گلی در کویر

گلی در کویر

به انتظار روییدن گلی در کویر قلبمان.

به تو از دور سلام....

یک هفته مانده به اربعین.... نمی‌دانم در دل افرادی که چند سالی بود که این موقع  در راه کربلا بودند چه می‌گذرد؟  حتی من که هنوز  توفیق نداشته ام اربعین  بروم و همیشه از راه دور و پای تلویزیون ، با پای دل، پا به پای آنها میرفتم... دلم آشوب است و هنوز باور نمیکنم که ایرانی ها نمی‌توانند بروند...

 با این که درست نمی‌دانم و نمی‌فهمم ولی عقل ناقص  و دل سیاه من حکم میکند که حتما  کفران نعمتی کردیم که این بلا به سرمان آمده است... 

گاهی فکر میکنم اگر ما مسجد و امامزاده ها  و زیارتگاه ها و حتی قبرستانها را نداشتیم چگونه می‌توانستیم زندگی کنیم.؟... 

اصلا آنها که اعتقادی به این ها ندارند وقتی دلشان می‌گیرد چه می‌کنند.؟!... درست است که خداوند در دل ماست  و هر لحظه  و هر کجا می‌توانیم با او ارتباط برقرار  کنیم ولی قبول کنید آرامش و معنویت و نورانیتی که اماکن مذهبی دارند، چیز دیگری است... 

از ته دل دعا کنیم هر چه زودتر این بلا از سرمردم دنیا رفع شود بلایی که  با دستان خودمان درست کردیم.... 

من که  واقعا دلم برای دور همی های خانوادگی، بغل کردن  و دست دادن با دوستان و آشنایان و  بوسیدن عزیزانم تنگ شده... دلم برای شلوغی حرم   امام رضا تنگ شده... دلم برای  هوای گرم کربلا تنگ شده.... دلم برای گوشه خلوت خانه پدری مان در حرم امام علی تنگ شده... دلم برای همه چیزهایی که داشتیم و قدرشان را نداشتیم تنگ شده.....  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد